یکی از بیماری های مهم و شایع در اکثر مناطق کشور «سیاهک پنهان گندم» است که منجر به کاهش میزان محصول و پایین آمدن کیفیت آن می شود. عامل بیماری سیاهک پنهان گندم نوعی قارچ بیماریزا است که همزمان با جوانه زدن گندم، وارد آن می شود و به تدریج با رشد گندم، در داخل بوته ها به زندگی خود ادامه می دهد.سپس در زمان ظهور خوشه، قارچ به سرعت زیاد شده و داخل دانه را پر می کند. دانه های الوده به جای آن که نشاسته تشکیل دهند، پر از گرده سیاه رنگ قارچ می شوند. در زمان برداشت، دانه های آلوده خرد شده و گرد سیاه رنگ قارچ آنها خارج می شود و بر روی دانه های سالم می چسبد و آنها را آلوده می کند در صورتی که از دانه های آلوده برای کشت در سال بعد استفاده شود، این بیماری سال دیگر نیز مزرعه را آلوده خواهد ساخت. بیماری سیاهک پنهان گندم به وسیله ضدعفونی سطحی بذر با سموم قارچ کش تا حد زیادی کنترل می شود
سیاهک آشکار گندم
سیاهک آشکار گندم از جمله بیماری های شایع در نواحی مرطوب یا نسبتاً مرطوب است. اسپورهای قارچ به وسیله باد از خوشه های آلوده به گل های سالم منتقل می شوند. دانه های پودر سیاه (اسپورهای قارچ) در حرارت 25 ـ 20 درجه جوانه می زنند. این اسپورها از طریق خاک یا آلودگی سطحی بذر، بیماری را منتقل می نمایند. گیاهانی که دیر کاشته می شوند کمتر از گیاهانی که پیش از موقع کشت شوند، از این بیماری خسارت می بینند. در مزارع دیرکاشت به دلیل درجه حرارت پایین، گندم جوانه می زند در حالی که قارچ در این درجه حرارت نمی تواند رشد کند. در گندم های پاییزه، قارچ به صورت فعال یا نیمه فعال در ناحیه طوقه گندم انده و در غلات بهاره به صورت غیرفعال در داخل بذر آلوده،زمستان گذرانی می کند.
علایم بیماری
سنبلچه های گیاه آلوده، به رنگ قهوه ای زیتونی تیره در آمده و در نهایت با توده سیاه اسپور همرنگ
می شوند. این علایم بعد از مرحله خوشه دهی آشکای می شود. در این مرحله توده های اسپور قارچ به وسیله پوسته ی نازکی محصور شده و این پوسته قبل از برداشت یا در مرحله درو محصول پاره شدده و اسپورها در هوا پخش می شوند.
ضدعفونی بذرها با قارچ کش های معمولی باعث از بین رفتن رشته های میسلیوم نمی شود لذا با استفاده از قارچ کش هایی که از طریق جذب، داخل گیاه می شوند، می توان از رشد قارچ، درون بذر جلوگیری نمود.
سیاهک پنهان پاکوتاه گندم
این بیماری ویژه مناطق سردسیر و مرتفع است و باعث توقف رشد گیاه میزبان، کوتاه شدن شدید ساقه و پنجه زنی فراوان می شود. بعد از مرحله خوشه دهی گیاه، علایم بارز بیماری، خود را نشان می دهد.
سنبله های آلوده دارای رنگ سبز مایل به آبی هستند و دانه های آنها نسبت به سنبله های سالم، بازتر
می شود. سنبله های آلوده به این بیماری معمولاً بلندتر و تراکم سنبلچه های آنها کمتر از سنبله های سالم است. دانه های آلوده به جای رنگ زرد طلایی، دارای رنگ خاکستری مایل به قهوه ای هستند. شکل دانه آلوده شبیه دانه سالم اما کمی گردتر و کوچک تر است و با فشار دادن دانه، پورد سیاه (اسپور قارچ) از آن خارج می شود که بوی ماهی گندیده می دهد. اسپورها در زمان خرمنکوبی پخش شده و دانه های سالم و خاک را آلوده می کنند.
قارچ عامل بیماری در شرایط آب و هوایی معتدل بر روی گندم های پاییزه به خوبی رشد می کند.
یکی از روش های موثر در کنترل بیماری استفاده از رقم های مقاوم است. عملیات شخم با عمق 20 ـ 15 سانتی متر در جلوگیری از شیوع و گسترش بیماری مؤثر است.
ضدعفونی بذرها با سم دیویدند به میزان 2 گرم برای یک کیلوگرم بذر علیه این بیماری موثر است.
سیاهک هندی (سیاهک ناقص)
در این بیماری، آلودگی از طریق گل آغاز شده و سپس تمام دانه از توده های سیاه رنگ پر می شود. تشخیص این بیماری در مزرعه مشکل است زیرا تنها چند گل در سنبله آلوده می شوند. بوته های آلوده در مزرعه به راحتی از چشم مخفی می مانند ولی در خرمن از روی دانه های شکسته که قسمتی از آنها آلوده به سیاهک است، قابل تشخیص می باشند.
بذر یا خاک آلوده به اسپور قارچ مهم ترین منابع آلودگی اولیه است و استفاده از بذر سالم ضروری
علایم بیماری
سنبلچه های گیاه آلوده، به رنگ قهوه ای زیتونی تیره در آ,ده و در نهایت با توده سیاه اسپور همرنگ
می شوند. این علایم بعد از مرحله خوشه دهی آشکار می شود. در این مرحله توده های اسپور قارچ به وسیله پوسته ی نازکی محصور شده و این پوسته قبل از برداشت یا در مرحله درو محصول پاره شده و اسپورها در هوا پخش می شوند.
ضدعفونی بذرها با قارچ کش های معمولی باعث از بین رفتن رشته های میسلیوم نمی شود لذا با استفاده از قارچ کش هایی که از طریق جذب، داخل گیاه می شوند، می توان از رشد قارچ، درون بذر جلوگیری نمود.
سیاهک پنهان پاکوتاه گندم dwarf bunt (سیاهک بدبو stinking smut)
این بیماری ویژه مناطق سردسیر و مرتفع است و باعث توقف رشد گیاه میزبان، کوتاه شدن شدید ساقه و پنجه زنی فراوان می شود. بعد زا مرحله خوشه دهی گیاه، علایم بارز بیماری، خود را نشان می دهد.
سنبله های آلوده دارای رنگ سبز مایل به آبی هستند و دانه های آنها نسبت به سنبله های سالم، بازتر می شود. سنبله های آلوده به این بیماری معمولاً بلندتر و تراکم سنبلچه های آنها کمتر از سنبله های سالم است. دانه های سالم است. دانه های آلوده به جای رنگ زرد طلایی، دارای رنگ خاکستری مایل به
قهوه ای هستند. شکل دانه آلوده شبیه دانه سالم ما کمی گردتر و کوچک تر است و با فشار دادن دانه، پودر سیاه (اسپور قارچ) از آن خارج می شود که بوی ماهی گندیده می دهد. اسپورها در زمان خرمنکوبی پخش ده و دانه های سالم و خاک را آلوده می کنند.
سیاهک پنهان(common bunt) که توسط گونههای مختلف جنسTilletia ایجاد می شوند، از بیماریهای مخرب گندم هستند که علاوه بر گندم، به جو و تعداد معدودی از گونههای غلات نیز آسیب میرسانند. اغلب گونههای دیگر بندرت آلوده میشوند.
چرخه زندگی قارچهای مولد سیاهک پنهان، شباهت زیادی به سیاهک سخت جو دارد. بوتههای آلوده معمولاً کوتاهتر از حد طبیعی شده، تعداد پنجه در آنها افزایش مییابد. میزان کاهش ارتفاع بوته های آلوده، به نژاد قارچ و رقم گیاه بستگی دارد. علائم بارز بیماری غالباً بعد از مرحله خوشهدهی گیاه آشکار می شود. سنبلههای آلوده دارای رنگ سبز مایل به آبی هستند و گلومهای آنها نسبت به سنبله های سالم بازتر میشود. پس از رسیدن محصول، سنبلههای آلوده با رنگ تیرهتر و سنبلچههای بازتر که نوک دانههای آلوده در آنها قابل رؤیت است، براحتی از سنبلههای سالم قابل تفکیک است.
اختلاف در ارتفاع، شکل و اندازه غیرطبیعی سنبله های آلوده نیز به تشخیص آنها کمک می کند. سنبلههای آلوده معمولاً بلندتر و تراکم سنبلچههای آنها کمتر از سنبلههای سالم است.
دانههای آلوده به جای رنگ زرد طلایی، دارای رنگ خاکستری مایل به قهوهای هستند. شکل دانه آلوده شبیه دانههای سالم، اما معمولاً کمی گردتر و کوچکتر است. با فشار دادن دانه، پودر سیاه (تلیوسپورهای قارچ) از آن خارج می شود که دارای بوی ماهی گندیده است. اسپورها در زمان خرمنکوبی پخش شده و دانه های سالم و خاک را آلوده میکنند. تلیوسپورها تا زمانی که رطوبت و شرایط مناسب برای جوانهزنی فراهم نشده، زنده باقی می مانند. در شرایط مساعد، تلیوسپورها جوانهزده، میسلیوم اولیه از آن خارج می شود و روی آن 8-16 عدد اسپریدی اولیه یا بازدیدیوسپور سوزنی شکل بوجود میآید که دو به دو با هم تلاقی کرده، ساختمان H شکل را به وجود میآورند. در نهایت اسپوریدیهای ثانویه و هیف بیماریزا به وجود میآید. هیف آلوده کننده گیاهچه جوان و یا نقاط رویشی پنجهها را قبل از خروج از خاک مورد حمله قرار میدهد و پس از ورود، خود را به بافت مریستم میرساند و به صورت درون بافتی، همراه با گیاه رشد می کند و در مرحله خوشهدهی محتویات تخمدان را مورد حمله قرار میدهد. عامل بیماری در شرایط آب و هوایی معتدل روی گندمهای پاییزه بخوبی رشد میکند.
سه گونه مختلف قارچ از جنس تیلشیا که دارای خصوصیات مشابهی هستند، به عنوان مهمترین عوامل ایجاد بیماری سیاهک پنهان در گندم شناخته شدهاند که عبارتند از: گونههای Tilletia Foetida و T.caries وT.laevisکه سیاهک معمولی را ایجاد می کنند؛ گونه T.controversa که سیاهک پا کوتاه را به وجود میآورد.
گونههای T.caries و Tilletia Foetida از نظر مرفولوژی، چرخه زندگی، مراحل رشد و پیدایش نژادیهای فیزلوژیک کاملاً مشابهند، به طوری که میتوانند واریانتهای یک گونه محسوب شوند. البته این دوگونه از نظر شکل تلیوسپور و بافت دیواره اسپور با هم تفاوت دارند. در T.caries دانههای آلوده تقریباً کروی و دارای رنگ قهوهای مات هستند، در صورتی که در Tilletia Foetida دانههای آلوده کشیدهتر هستند. تلیوسپورهای T.caries تقریباً گرد و کروی با قطر 15-22 میکرون و سطح دیواره مشبک هستند. توده اسپور نیز به رنگ سیاه متمایل به قهوهای است. تلیوسپورها در Tilletia Foetida کروی تا بیضوی با دیواره صاف و قطر 17-22 میکرون است.
تفکیک گونه T. Controversa (عامل سیاهک پا کوتاه) از گونه T. caries از روی خصوصیات ظاهری بسیار مشکل است اما خصوصیات دیگری وجود دارد که این دو گونه را کاملاً از هم جدا می کند. در سیاهک پا کوتاه ، توقف رشد در گیاه میزبان بمراتب بیشتر از T . caries (سیاهک معمولی) است. قارچ T. Controversa به مناطقی که دارای پوشش برف زمستانی هستند ، محدود می شود. اسپورهای T. Controversa برای جوانه زنی به مدت زمان بیشتری نیاز دارند و در نتیجه این تأخیر ، آلودگی توسط این قارچ بیشتر در مرحله 2-3 برگی شدن گیاه صورت می گیرد.
کنترل:
موثرترین روش مبارزه با سیاهک پنهان گندم ، استفاده توأم از قارچکشها ( برای ضد عفونی بذر ) و ارقام مقاوم است . از جمله قارچکشهایی که در کنترل اسپورهای خاکزاد و بذر زاد موثرهستند ، میتوان هگزا کلرو بنزن ( HCB)، پنتاکلرو نیترو بنزن (PCNB ) کربوکسین و تیابندازول را نام برد.
دیفنوکونازول(دیویدند) DS 3% دو در هزار ضد عفونی بذر
تیابندازول(تکتو) WP 52.5% یک و بیست و پنج صدم در هزار ضد عفونی بذر
قارچ عامل بیماری در شرایط آب و هوایی معتدل بر روی گندم های پاییزه به خوبی رشد می کند.
یکی از روش های موثر در کنترل بیماری استفاده از رقم های مقاوم است. عملیات شخم با عمق 20 ـ 15 سانتی متر در جلوگیری از شیوع و گسترش بیماری موثر است.
ضدعفونی بذرها با سم دیویدند به میزان 2 گرم برای یک کیلوگرم بذر علیه این بیماری موثر است.
سیاهک هندی (سیاهک ناقص)
بیماری در مناطقی چون فارس، هرمزگان، بوشهر، جیرفت و کرمان انتشار دارد. عامل بیماری قارچ دیگری از جنس تیلشیا به نام T.indica این قارچ در اصل به گندم معمولی (گندم نان) حمله میکند ، اما تریتیکاله و گندم دوروم نیزممکن است آلوده شود بیماری معمولاً در خرمن و از روی دانههای شکسته که قسمتی از آنها آلوده به سیاهک است ، قابل تشخیص است. تشخیص در مزرعه مشکل است ، زیرا تنها چند گل در هر سنبله آلوده می شود (جز در مواردی که بیماری خیلی شدید باشد ) بنابراین در مزرعه ، بوته های آلوده براحتی از چشم مخفی می مانند . در بذرهای بیمار قسمتی از بذر سالم باقی می ماند و قسمت دیگر آن همراه با جنین به تودهای از اسپورهای سیاه و خشک تبدیل میسود . در اینجا نیز مانند سیاهک معمولی ، بوی زننده ماهی گندیده متصاعد می شود .
تلیوسپورهای T.Indicaکم و بیش کروی، بزرگ با قطر25-30 میکرون و سیاهرنگ هستند. سطح آنها کم و بیش مشبک است . اسپور پس از جوانه زنی تولید یک میسلیوم اولیه می کند که از آن اسپوریدیهایی متعددی آزاد می شود . بذرها یا خاک آلوده به اسپور قارچ ، مهمترین منابع آلودگی اولیه هستند .تلیوسپورها در سطح خاک جوانه می زنند و اسپوریدهای زیادی تولید میکنند .
اسپوریدیها توسط باد و حشرات پخش میشوند و در طی مرحله گلدهی گیاه تخمدانها را آلوده کرده ، ممکن است تمام یا قسمتی از دانه ( در بیشتر موارد ) توسط میسیلیوم قارچ اشغال شده ، به توده اسپورتبدیل شود .
کنترل:
هر چند برای توصیه روشهای مناسب کنترل بیماری به تحقیقات بیشتری نیاز است ، استفاده از بذر سالم ضروری است .اطلاعات جمع آوری شده درمکزیک روی ضد عفونی شیمیایی بذرها نشان داه که ضد عفونی با PCNB به میزان یک کیلوگرم برای هر تن بذر ، تأثیر مناسبی در کنترل اسپورهای بذر داشته است با وجود اینکه بیماری بومی منطقه پنجاب و شبه قاره هند است ، در سوریه ، لبنان ، عراق وترکیه نیزگزارش شده است . به نظر می رسد که وجود آن در سایر مناطق دنیا ، باتوجه به عوامل محیطی ، محدود باشد .
کنترل شیمیایی:
1. سایپروکونازول(آلتو) SL 10% نیم در هکتار
2. پروپیکنازول(تیلت) EC 25% نیم در هکتار
3. تبوکونازول(فولیکور) EW 25% یک لیتر در هکتار
4. فلوتریافول(ایمپکت) SC12.5% یک لیتر در هکتار
زمانی که 80% بوته ها به خوشه رفته باشند، سمپاشی انجام شود
در این بیماری، آلودگی از طریق گل آغاز شده و سپس تمام دانه از توده های سیاه رنگ پر می شود. تشخیص این بیماری در مزرعه مشکل است زیرا تنها چند گل در سنبله آلوده می شوند. بوته های آلوده در مزرعه به راحتی از چشم مخفی می مانند ولی در خرمن از روی دانه های شکسته که قسمتی از آنها آلوده به سیاهک است، قابل تشخیص می باشند.
بذر یا خاک آلوده به اسپور قارچ مهم ترین منابع آلودگی اولیه است واستفاده از بذر سالم ضروری می باشد
ضدعفونی بذر و مبارزه شیمیایی علیه این بیماری در صورت وجود شرایط مساعد، با قارچ کش هایی مانند تیلت و آلتو به نسبت نیم لیتر در هکتار و سم فولیکور به میزان یک لیتر در هکتار مؤثر است.
سیاهک برگی Flag smut
بیماری سیاهک برگ و ساقه غلات Urocystis tritici در درجه اول روی گندم پاییزه ، در مناطقی که زمستانهای معتدل دارند (بوشهر، خوزستان، گیلان) وجوددارد . البته در بعضی نواحی شبه قاره هند ، روی گندمهای بهاره ای که در یکی از ماههای زمستان کاشته شده اند نیزدیده شده است . سیاهک ساقه توسط قارچی که رابطه نزدیکی با قارچ Urocystis agropyri دارد ، در روی چاودار نیزایجاد می شود . تشخیص سیاهک برگی در مزرعه بسیار آسان است ، لیکن اغلب به دلیل کوتاه بودن بیش از حد بوته های آلوده ، از نظر دور میمانند . علائم بیماری بصورت نوارهای خاکستری متمایل به سیاه روی برگ و غلاف توسعه می یابد. بوته های آلوده اغلب کوتاه شده ، برگها پیچ خورده و لوله میشوند . اپیدرم ، در محل نوارهای آلوده به صورت طولی شکاف خورده ، توده سیاهرنگ اسپور ظاهر می شود . بوته های آلوده معمولاً خوشه نمی دهند .
توده اسپورآزاد شده ، سطح بذرها و خاک را آلوده میکند .گیاهچه ها وبوته های جوان توسط اسپوریدیهایی که در سطح خاک ایجاد شده آلوده می شوند . میسلیوم قارچ پس از ورود به درون بافت گیاهچه ، به طور درون بافتی به رشد خود ادامه داده ودرنهایت توده اسپور را در زیر کوتیکول برگ و ساقه بوجود میآورد جوشهای حاصل از سیاهگ برگی توسط توده اسپور بال پر شده است . هراسپور بال شامل 1-4 عدد تلیوسپور به هم چسبیده است که توسط چندین سلول عقیم احاطه شده اند. اسپورهای کروی یا زاویه دار ، قهوه ای تیره با دیواره صاف وقطر 10-20 میکرون هستند. تلیوسپور جوانه زده تولید یک میسلیوم اولیه با 3-4 اسپوریدیها با هم تلاقی انجام میدهند وهیف بیماری زا را بوجود می آورند .تناوب زراعی همراه با بذر سالم در کنترل بیماری موثر است.
کنترل:
این بیماری با استفاده از ارقام مقاوم و تناوب زراعی تقریباً کنترل شده است . ضد عفونی بذر با قارچکشهای سیستمیک مانند کربوکسین و بنومیل نیز موثر است .
زنگها (Rusts)
سه نوع بیماری زنگ شامل زنگهای سیاه ( زنگ ساقه یا سیاه ساقه)، زرد (زنگ خطی یا گلوم و قهوهای (زنگ برگ یا نارنجی) روی گندم بوقوع میپیوندد.
زنگ زرد
این بیماری یکی از خطرناکترین بیماریهای غلات در ایران است، که اولین بار در کشور در سال 1326 بوسیله اسفندیاری گزارش شده است و در حال حاضر در بسیاری از نقاط کشور شیوع دارد. اپیدمیهای آن هر 4 تا 5 سال یک با خسارتهای شدیدی ایجاد میکند.
در بهار سال 1372، این بیماری در مزارع گندم مناطق مختلف کشور به صورت اپیدمی نسبتاً شدید ظاهر شده و خسارات قابل توجهی به محصول وارد نمود. خوشبختانه از آن سال تا کنون، بدلیل توسعه کاشت ارقام مقاوم و نیز کانون کوبیهایی که بوسیله برخی سموم قارچکش مؤثر انجام گرفته است، این بیماری نتوانسته بصورت همهگیر بروز نماید. از سوی دیگر باید توجه داشت که عامل بیماری قادر به ایجاد نژادهای فیزیولوژیک متعدد میباشد، که براساس بیماریزایی آن روی میزبانهای مختلف و برهمکنش ژنی هر نژاد و میزبان شناسایی میشوند. بنابراین کار تهیه ارقام مقاوم باید دایمی باشد.
عامل بیماری زنگ زرد قارچی است با نام علمی
Puccinia striiformis f.sp.tritici West.(syn. Puccinia glumarum Erikson & Henning) که میزبان واسط برای آن شناخته نشده است. این قارچ علاوه بر گندم و جو به چاودار، یولاف و بیش از 320 گونه متعلق به 18 جنس از گیاهان خانواده گندمیان حمله میکند.
نشانههای بیماری
زنگ زرد گندم در بهار ، معمولاً زودتر از سایر زنگهای غلات ظاهر میشود. ابتدا روی برگهای جوان پوستولها (Pustules) یا جوشهای اوردیا (Uredia) زرد رنگ تشکیل میشوند. اندازه هر جوش حدود 1-5/0×5/0-3/0 میلیمتر بوده که بتدریج به هم متصل و بصورت خطی یا نواری به موازات رگبرگها، هردو سطح برگ را فرا میگیرند. این جوشها همچنین میتوانند روی غلات و سنبله نیز ظاهر شوند. دانههای سنبله آلوده بسیار کوچک، چروکیده و غیرقابل استفاده است. در اواخر دوره رشد گندم، مرحله تلیوم قارچ شروع میشود که بصورت جوشهای سیاه رنگ بوده و بیشتر در سطح تحتانی برگها روی خطوط کوتاهی تشکیل میشود(شکل 1).
چرخه بیماری
از آنجایی که برای زنگ خطی گندم، میزبان واسطی شناخته نشده است، احتمال میرود که قارچ عامل بیماری، زمستان را بصورت اوردیوسپور و یا میسلیوم در بافت برگها سپری کند. بنابراین شروع آلودگی مزارع از همین میسلیومها و اوردیوسپورها و یا از اوردیوسپورهایی است که در منطقه باقی ماندهاند و یا از میزبانهای دیگر بوسیله باد منتقل شدهاند.
با توجه به اینکه میسلیومها تا دمای 5 درجه سانتی گراد زیر صفر نیز زنده میمانند، آلودگیها میتوانند در پاییز و زمستان ایجاد شوند. مناسبترین دما برای جوانه زنی اوردیوسپورها بین 4 تا 15 درجه سانتی گراد است و توانایی تندش این اسپورها در دماهای بالاتر از 15 درجه سانتی گراد کاهش یافته و یا از بین میرود. بیماری در دماهای بین 10 تا 15 درجه سانتی گراد همراه با شبنم یا بارندگی متناوب گسترش سریعتری دارد.
به منظور تعیین نژاد و بررسی فاکتورهای بیماریزایی قارچ عامل این بیماری در مناطق مختلف کشور، تعداد 53 نمونه از 24 منطقه جمعآوری شد. برای اسپوردهی مجدد، خالص سازی و زنده نگهداشتن قارچ، نمونههای مزبور روی رقم حساس بولانی در مرحله برگ اول گیاهچهای تلقیح گردیدند. گیاهچههای تلقیح شده زیر سرپوشهای شفاف پلاستیکی بطور جداگانه نگهداری شدند. مرحله گیاهچهای ارقام متمایزکننده نژادهای زنگ زرد گندم، همراه با ارقام تکمیلی با یوردینیوسپورهای قارچ P.striiformis مخلوط شده با پودر تالک تلقیح گردیدند. بعد از نگهداری در دمای 10 درجه سانتی گراد و رطوبت نسبی 100 % در شرایط تاریکی به مدت 48 ساعت، گیاهچههای مایه زنی شده، به شرایط گلخانهای با دمای 15 درجه سانتی گراد به مدت 18 ساعت و 10 درجه سانتی گراد به مدت 6 ساعت انتقال داده شدند. سپس تعیین نژاد براساس روشهای معتبر جهانی انجام گرفت و براساس نتایج بدست آمده ویرولانس برای ژنهای مقاومت Kalyanson, Gaby , Selkirk, Yr9, Yr8,Yr10,Yr4,Yr3,Yr6.Yr7, Fed 4/ Kavkaz/ Suwon/omar, Anza مشاهده شد. ولی برای ژنهای مقاوت Yr Yr1, Yr5, Caresten V ویرولانسی مشاهده نشد (ترابی و همکاران، 1374).
نظر به اینکه اپیدمی بیماری زنگ زرد گندم، ارتباط مستقیم با شرایط آب و هوایی، حساسیت ارقام، بقا و میزان مایه تلقیح (Inoculum) در هر منطقه دارد، جهت بررسی این ارتباط و تعیین هر یک از فاکتورهای یاد شده، بررسی اپیدمیولوژی این بیماری در استان گلستان به اجرا درآمد. به این منظور چند مزرعه بصورت پراکنده ، در اقلیمهای متفاوت که دارای ارقام حساس تجارتی عمده در منطقه بودند، جهت بررسی وضعیت آلودگی آنها به زنگ زرد انتخاب شدند. با یادداشت برداریهای هفتگی از این مزارع منحنی پیشرفت بیماری برای هر اقلیم و ارتباط آن با شرایط جوی هر منطقه ترسیم شد. همچنین بررسی تابستان گذرانی عامل بیماری در ارقام دیررس، علفهای هرز و باقیماندههای گندم در زراعتهای دیگر (Volunteer wheat) و برررسی سیکل بیماری، از اهداف دیگر این تحقیق بوده است. نتایج چهارساله اجرای این تحقیق در استان، مشخص نمود که در اکثر موارد اولین علایم آلودگی در این منطقه در نیمه دوم اسفندماه تا فروردین ماه بوده است. همچنین اولین آلودگیها و بیشترین اپیدمی در مناطق شرقی استان که رطوبت نسبی هوا در ماههای اسفند، فروردین و اردیبهشت بطور متوسط 75 درصد و میانگین درجه حرارت در این ماهها 15 درجه سانتی گراد و میانگین بارندگی بالای 60 میلیمتر بوده، رخ داده است. علاوه براین با توجه به منحنی پیشرفت بیماری و ارتباط آن با شرایط محیطی، مشخص گردید که میزان بارندگی و رطوبت نسبی هوا نسبت به سایر فاکتورهای مورد بررسی، نقش مهمتری را در اپیدمی بیماری ایفا میکنند. در بررسی سیکل بیماری نیز مشخص شد که علفهای هرز میزبان عامل بیماری واقع در حاشیه مزارع و ارتفاعات منطقه از جمله Aegilops sp. ,Agropyron sp. ,Bromus sp. و Hordeum sp. ، از منابع اولیه آلودگی و میزبانهای تابستان گذران و زمستان گذران قارچ عامل بیماری در این منطقه میباشند (دهقان و ترابی، 1377).
مبارزه
بهترین روش مبارزه با زنگهای غلات، کشت ارقام مقاوم میباشد. به منظور ارزیابی مقاوت تعداد صد لاین پیشرفته گندم دیم، در مراحل گیاهچهای و گیاه کامل، در برابر تعدادی از نژادهای زنگ زرد، گیاهچهها در مرحلهای که برگ اول بطور کامل باز شده و برگ دوم ظاهر شده بود، با مخلوط اسپور و پودر تالک نژادهای E182A+6EOA172,+E150A142,+E134A134. - بطور مجزا مایهزنی شده و تحت شرایط مناسب قرار گرفتند. یادداشت برداری از تیپ آلودگی، 15 و 17 روز پس از مایهزنی انجام گرفت. تجزیه کلاستر باعث تفکیک ارقام به 66% دارای ژن بزرگ اثر و 34% دارای ژن کوچک اثر گردید. آزمایشهای گیاه کامل در ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب و با نژاد +E150A142 انجام شد که در آن یادداشت برداری از تیپ و شدت آلودگی برگ پرچم، پس از توسعه کافی بیماری روی رقم حساس بولانی، سه بار به فاصله یک هفته در میان انجام شد و از روی این دادهها میزان سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری نسبی(rAUDPC) و شدت نهایی بیماری (FDS) محاسبه شد. تجزیه کلاستر تیپ آلودگی برگ اول با rAUDPC در برابر نژاد +E150A142 نشان داد که 62% لاینها دارای حساسیت در مرحله گیاهچهای و مقاوت گیاه کامل، 29% در هر دو مرحله مقاوم، 6% در هر دو مرحله حساس و 3% دارای مقاوت گیاهچهای و حساسیت در مرحله گیاه کامل میباشند. بین تیپ آلودگی برگ اول و rAUDPC برگ پرچم، همبستگی معنیداری دیده شد که مقدار آن وابسته به لاینهایی عنوان شده که عکس العملهای یکسانی را در هر دو مرحله گیاهچهای و گیاه کامل بروز داده بودند (پورعلی بابا و همکاران، 1381)
همچنین در مورد انتقال ژنهای مقاومت به زنگ از گونههای Aegilops به گندم و مشخصه سازی نتایج مقاوم بوسیله مارکرهای مولکولی، بررسیهایی توسط آقایی سربرزه و همکاران (1381) انجام گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داده است که در برخی از بوتهها، بین کروموزومهای گونه زراعی و قطعه کروموزومی گونه وحشی، حامل ژن مقاومت تبادل قطعات کروموزومی صورت گرفته و ژن(های) مقاومت به زنگ منتقل شدهاند.
در بررسی اثر چند قارچکش، علیه زنگ زرد گندم در استان فارس، شش قارچکش به اسامی Tebuconazole به میزان یک لیتر در هکتار، Triadimefon به مقدار نیم کیلوگرم در هکتار، Flutriafole به میزان یک لیتر در هکتار، Propiconazole به میزان نیم لیتر در هکتار، Dithan M-45 به مقدار دو کیلوگرم در هکتار و Cyproconazole به میزان نیم لیتر در هکتار، هرکدام یک مرتبه در مرحله ظهور ساقه و یا متورم شدن خوشه، توام با ضدعفونی بذر یا بدون آن، روی گندم رقم قدس و در قالب طرح آماری کرتهای خرد شده مورد استفاده قرار گرفت. جهت تعیین تأثیر سموم بصورت ضدعفونی بذر در کنترل بیماری در کرتهای مربوط ، هیچگونه سمپاشی قسمت هوایی صورت نگرفت. از بین سموم مورد بررسی، قارچکش Cyproconazole به میزان نیم لیتر در هکتار و بصورت ضدعفونی بذر همراه با یک بار سمپاشی در مرحله ظهور ساقه، بهترین تأثیر را در کنترل بیماری و در نتیجه افزایش محصول داشته است و قارچکشهای Dithan M-45, Flutriafole, Propiconazole, Triadimefon و Tebuconazol با شاهد در سطح یک درصد اختلاف معنیدار داشتهاند ( رجایی و ترابی، 1374).
در روش ضدعفونی بذر، نیز اثر چند قارچکش سیستمیک در کنترل بیماری مورد بررسی قرار گرفت. در ابتدا بذور گندم بولانی (رقم حساس به زنگ زرد گندم) با قارچکشهای سیستمیک راکسیل 2% پودر وتابل (Tebuconazole)، بایلتون 25% پودر وتابل (Triadimefon)، بایتان 5/7% پودر وتابل (Triadimenol)، سومی ایت 1% پودر وتابل (Diniconazole)، تیلت 25% امولسیون (Propicovazole) ، وینسیت 5% پودر وتابل (flutriafole + Thiabendazole) به ترتیب با نسبتهای 25/0 ، 5/0، 1 ، 5/1، 2 و 5/2 گرم ماده موثر به کیلوگرم بذر ضدعفونی و در دو خط دو متری در مزرعه کشت شدند. هشت گیاه از هر تیمار به گلدانهای پلاستیک منتقل و با اسپورهای نژاد 134E150 با ویرولانس بالا، در دو مرحله جداگانه گیاهچهای (Seedling) و تورم خوشه (Booting) تلقیح شدند. بوتههای تلقیح شده در شرایط مناسب رشد بیماری در گلخانه قرار گرفته و پس از گذشت روز پانزدهم تا بیست و یکم، از تیپ آلودگی یادداشت برداری شد. نتایج نشان داد; در مرحله گیاهچهای سموم بایتان، وینسیت، تیلت و بایلتون به نسبت 25% گرم ماده موثر در کیلوگرم بذر در سطح 1% نسبت به شاهد بدون ضدعفونی دارای اختلاف معنیدار بودند. در مرحله تورم خوشه، سم بایلتون به نسبت 2 گرم ماده موثردر کیلوگرم بذر، نسبت به شاهد در 1% دارای اختلاف معنیدار بود، اما میزان مصرف زیاد سم، کاربرد آن را غیر عملی نمودهاست. سایر سموم به نسبتهای مختلف بر روی بیماریهای زنگ زرد بی تاثیر بوده و یا ایجاد گیاه سوختگی نمودند (ترابی و افشاری، 1374).
کنترل صحیح و اصولی علفهای هرز خانواده گندمیان، بویژه علفهای هرزی که به عنوان منابع اولیه آلودگی و میزبانهای تابستان گذران و زمستان گذران عامل بیماری شناخته شدهاند، نقش مهمی در کاهش زنگ خطی خواهد داشت. همچنین بهینه سازی مسایل تغذیهای گیاه گندم نیز میتواند، در کنترل بیماری موثر واقع گردد. بطور کلی اعمال مدیریت مزرعه نه تنها در کنترل این بیماری، بلکه در مورد سایر بیماریهای مهم گندم نیز دارای اهمیت بسیار زیادی است.
زنگ قهوهای
در ایران این بیماری، ابتدا در سال 1326 توسط اسفندیاری گزارش شده است. زنگ قهوهای علاوه بر گندم به جو، چاودار و بعضی از گندمیان وحشی نیز حمله میکند.
نام علمی قارچ عامل بیماری Puccinia recondita Rob. Ex Desm. f.sP.tritici(P.triticina Eriks) است.
نشانههای بیماری به صورت جوشهای اوردیا با بیش از 5/1 میلیمتر قطر، روی سطح بالایی پهنک برگها ظاهر میشود. این جوشها قهوهای و نارنجی رنگ و شکوفا میباشند. جوشهای تلیال که در زیر اپیدرم بخصوص برگ و غلاف تشکیل میشوند، به اندازه اوردیاها و سیاه براق میباشند و شکوفا نیستند. زنگ برگ دارای سیکل کامل و دومیزبانه است، میزبان واسط آن گونههایی از جنس Anchusa, Isopyrum, Thalictrum و Anemonella میباشد. تولید مثل و تکثیر قارچ در بهار ابتدا بوسیله اوردیوسپور و میسلیومی که زمستان گذرانی نموده شروع میشود.
به منظور تعیین نژادهای فیزیولوژیک قارچ عامل بیماری روی گندم، در استانهای آذربایجانشرقی و اردبیل، تعداد 21 نمونه برگ گندم آلوده به زنگ قهوهای از مناطق مختلف این دو استان جمعآوری و در گلخانه، قارچ عامل از کلیه نمونهها خالص و سپس تکثیر گردید. هر نمونه خالص شده روی هشت رقم گندم استاندارد، مایهزنی و براساس تیپ آلودگی ایجاد شده و با استفاده از جدول تعیین نژاد زنگ قهوهای گندم، نژاد هر نمونه تعیین گردید. نتایج این بررسی نشان داد که نژادهای 12، 45، 54، 57، 84، 176 و بیوتیپ 84A در منطقه حضور دارند. نژادهای 12، 45، 84 و 176 برای ایران جدید بودند که نژاد 45 با 57/28% و نژاد 84 با 8/23% بیشترین فراوانی را داشتند (مهدیان و همکاران، 1376) .
زنگ قهوه ای در دمای بین 15 تا 22 درجه سانتی گراد, همراه با رطوبت کافی به سرعت توسعه می یابد.
دهقان (1376) در بررسی اجزای مقاومت نسبی (Partial resistance) در ارقام پیشرفته گندم نسبت به زنگ قهوهای در گلخانه و مزرعه، در دشت گرگان نتیجهگیری نمود که بیشترین بیماریزایی مربوط به جدایه 48/75 و کمترین آن متعلق به جدایه 46/74 بود. در بین ارقام مورد مطالعه نیز ارقام پاستور و تجن بالاترین مقاومت نسبی را داشتند.
در بررس منابع مقاومت به زنگ قهوهای در گندمهای بانک ژن گیاهی ملی ایران، تعداد 15 نمونه گندم که قبلا در شرایط آلودگی طبیعی در آزمایشات مشاهدهای ، منطقه با آلودگی بالا (قراخیل ساری) مقاومت نشان داده بودند، از میان 1024 توده انتخاب گردیدند. برای ارزیابی مقاومت در مرحله گیاه کامل نمونههای مذکور در منطقه Hot Spot اهواز کشت گردیدند. آلوده سازی مصنوعی با یک ایزوله قوی در طول دوره رشدی، در دو مرحله انجام شد. در فصل زراعی، صفات زراعی و مرفولوژیکی برای جداسازی مرفوتیپهای احتمالی انجام گردیده و یادداشت برداری از تیپ و شدت آلودگی در مزرعه و در مرحله برگ پرچم انجام شد. برای ارزیابی گلخانهای، چهار نژاد غالب و مطرح با ویرولانس بالا از مناطق اهواز، کرج و عراقی محله گرگان انتخاب شده و تحت شرایط مناسب روی رقم حساس بولانی تکثیر گردید و واکنش گیاهچهها 14 روز بعد از تلقیح، با استفاده از سیستم نمرهدهی 4-0 یادداشت برداری شد. ارزیابیهای مرفولوژیک نشان داد؛ یکی از نمونهها دارای دو مرفوتیپ کاملا مشخص است. واکنش این مرفوتیپ ها به زنگ قهوهای، هم در مرحله گیاه کامل و هم در مرحله گیاهچهای متفاوت بود. مرفوتیپ 1 که در آزمایشات مزرعهای مقاوم بود، در آزمایشهای گلخانه ای نیز به هر چهار نژاد زنگ مقاوم بود، در حالیکه واکنش مرفوتیپ 2 نسبت به نژادهای مختلف متفاوت بود. نتایج این تحقیق نشان میدهد که واکنش نمونهها نه تنها در بین تودهها متفاوت است، بلکه در داخل هر توده نیز بدلیل مرفوتیپهای احتمالی میتواند متفاوت باشد، حدود 50% از تودههایی که در قراخیل ساری در مرحله گیاه کامل مقاومت یا مصونیت نشان داده بودند، در اهواز در مرحله گیاه کامل حساس یا نیمه حساس تشخیص داده شدند. نتایج حاصله نشان داد که تعدادی از نمونهها نسبت به زنگ قهوهای در مرحله گیاه بالغ مقاوم بوده، اما در مرحله گیاهچهای حساس میباشند که نشان میدهد تعدادی از ژنهای مقاومت فقط در مرحله گیاه کامل بیان میشوند (مهرابی و همکاران، 1381) (شکل 2).
زنگ سیاه
در ایران این بیماری اولین بار در سال 1326 بوسیله اسفندیاری گزارش شد. زنگ سیاه علاوه بر گندم به جو، یولاف، چاودار و بیش از 75 گونه علفهای خانواده گندمیان نیز حمله میکند.
عامل این بیماری قارچ Puccinia graminis f.sp.tritici Enks.& Henn. میباشد. اوردیوسپورهای این قارچ بیشتر روی ساقه غلات برگ گندم تشکیل شده، ولی ممکن است پهنک برگ، پوشه و ریشکها را نیز آلوده کند. جوشهای اوردیال پاره شده و بافت اپیدرمی در حاشیه آن قرار میگیرد. جوشها بیضوی کشیده یا دوکی شکل هستند. در اواخر فصل و در مرحله تلیوم، تلیوسپورهای سیاه رنگ بوجود میآیند. قارچ عامل بیماری زنگ ساقه ، تمام مراحل پنجگانه؛ اسپرماگونیوم، ایسیوم ، اوردیال، تلیال و بازیدیوم را دارا است. دو مرحله اول در سیکل زندگی قارچ، روی میزبانهای واسط که گیاه زرشک و چند گونه ماهونیا (Mahonia) است طی میشود. زنگ ساقه در دمای 25 درجه سانتیگراد به نحو مطلوب گسترش یافته و در دماهای کمتر از 15 درجه و بیشتر از 40 درجه سانتی گراد توسعه آن متوقف میشود.
نژادهای فیزیولوژیک عامل بیماری به شمارههای 21، 34، 40 و 100 تاکنون، شدیدترین آلودگیها را در مناطق مختلف کشور ایجاد نمودهاند. به منظور ارزیابی مقاومت چند ژرم پلاسم گندم نان و گندم دوروم در مقابل زنگ سیاه ساقه در اردبیل ، تعداد 6 رقم گندم نان و 5 رقم گندم دوروم از مرکز تحقیقات بینالمللی ایکاردا دریافت و از نظر مقاومت به بیماری زنگ ساقه، مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تهیه زمین ، هریکی از ارقام آزمایشی در دو خط یک متری کشت شده و پس از بروز آلودگی در تیرماه (وقتی که آلودگی در ارقام حساس بخوبی گسترش یافته بود) ارزیابی انجام شد. دراین بررسی همه ارقام همه ارقام تیپ آلودگی R مقاوم نشان داده و شدت آنها بین tR-5R متغیر بود (صفوی و همکاران، 1381) (شکل 3).